ابوالفضل رحیمی‌شاد جناب آقای دكتر یوسف نوری وزیر محترم آموزش و پرورش، روز سه‌شنبه سی آذر می‌خواستم نامه‌ای با همین عنوان (من اگر جای شما بودم) برای‌تان بنویسم. اما گفتم بهتر است چند روزی صبر كنم شاید جنابعالی با راهنمایی مشاوران‌تان راهی پیش بگیرید كه همه از آن بهرمند شوند و نیازی به نوشتن این نامه نباشد.تا اینكه جلسه عصر شنبه ، چهارم دی شما با مدیران كل آموزش و پرورش و دعوت از برخی معلمان فعال در عرصه صنفی و سیاسی به صورت ویدیوكنفرانس برگزار شد. نحوه برگزاری جلسه مرا بر آن داشت كه حتما این نامه را برای شما بنویسم و برای اینكه زودتر از محتوای آن با خبر شوید به صورت سرگشاده در یكی از نشریات داخلی آن را منتشر كنم. جناب آقای نوری از صحبت‌های شما در جلسه معلوم است كه صدای حق‌طلبی و عدالت‌خواهی معلمان را شنیده‌اید و از مطالبه بحق معلمان كه در هیچ یك از دولت‌ها و مجالس پیشین پاسخ لازم و درخور به آن داده نشده است، باخبرید و قطعا همین مطالبه‌گری و طنین صدای اعتراض معلمان در بیش از یكصد و ده شهر بود كه موجب برگزاری جلسه شد. این تصمیم شما برای گفت‌وگو با معلمان جای تقدیر و تشكر دارد. اما جناب آقای وزیر به نحوه برگزاری این جلسه سه اشكال وارد است كه اگر واقعا جنابعالی قصد حمایت از معلمان و پیگیری مطالبه بحق آنها و نه برپایی یك نمایش برای تظاهر به همدلی و همراهی و در پس آن ساكت كردن صدای اعتراضات و حق‌طلبی معلمان را دارید، لازم است خیلی زود ظرف چند روز آینده درصدد رفع این سه اشكال باشید. اشكال اول) روش دعوت: شأن و منزلت معلم بیش از آن است كه برای شركت در یك جلسه گفت‌وگو چند ساعت قبل از جلسه به‌طور غیر رسمی آن هم از طریق تلفن دعوت شود. این روش دعوت نه فقط در شأن مدعوین نبود كه در شأن میزبان در جایگاه وزیر آموزش و پرورش هم نبود. اشكال دوم) هدف از دعوت: اگر هدف شما از برگزاری این نشست شنیدن مطالبات معلمان بود كه كار بیهوده‌ای انجام دادید، زیرا قطعا خودتان و مشاوران‌تان به‌طور دقیق از آن باخبرید. اما اگر هدف واقعی‌تان حل مساله با مشاركت و كمك خود معلمان و دعوت معلمان به آرامش و به دست آوردن فرصت لازم برای این كار باشد جای تقدیر و تشكر دارد اما بهتر از من می‌دانید كه برای رسیدن به هدف باید تمامی ابزار لازم برای رسیدن به آن فراهم شود. در اینجا با مفروض گرفتن انتخاب این هدف عقلانی، اخلاقی، درست و بجا از جانب شما اشكال سوم پیش می‌آید. اشكال سوم) انتخاب نادرست مدعوین: در آموزش و پرورش تشكل‌های درون‌صنفی مختلفی فعالیت دارند اما لازم است به این نكته توجه داشته باشید كه این تشكل‌ها اگر چه درون صنفی هستند، اما تشكل صنفی به معنای نهادی مستقل از دولت و با هدف پیگیری مطالبات صنفی معلمان نیستند.این تشكل‌ها طبق اساس نامه‌شان یا حزب سیاسی هستند یا انجمنی صنفی و سیاسی و برخی دیگر حتی زیرمجموعه بخشی از حاكمیت و نهادهای نظامی.از این‌رو ضمن احترام به اعضای تمامی این تشكل‌ها و تاكید بر حق كنشگری درون صنفی بر اساس اهداف، ارزش‌ها و هنجارهایی كه به آن باور دارند و برای خود تعریف كرده‌اند اما باید در نظر داشت كه این تشكل‌ها به واسطه همین هدف‌گذاری در اساسنامه نمی‌توانند نماینده جامعه فرهنگیان در حوزه مطالبات و منافع درون‌صنفی باشند كه در عمل و واقعیت هم در میان جامعه بزرگ فرهنگیان از چنین جایگاهی برخوردار نیستند و صد البته با توجه به هدفی كه این تشكل‌ها برای خود تعریف كرده‌اند، این مساله برای آنها نه نقص است و نه نقطه ضعف و صرفا ویژگی برآمده از هویت نهادی و فلسفه وجودی آنهاست.از این‌رو اگر همان‌طور كه عرض كردم هدف جنابعالی حل مساله و پیگیری مطالبات معلمان با مشاركت و كمك خود معلمان و دعوت معلمان به آرامش و به دست آوردن فرصت لازم برای رایزنی با دولت و مجلس است باید برای این نشست از شورای هماهنگی تشكل‌های صنفی به عنوان نمایندگان واقعی معلمان در حوزه مطالبات صنفی دعوت می‌كردید. همان‌طور كه اگر مثلا بحث انتخابات یا پیگیری مسائل مرتبط با حوزه سیاست باشد شاید لزومی به دعوت از تشكل‌های صنفی نباشد. بنا بر آنچه عرض كردم اگر من جای شما بودم برای حل این مساله خیلی سریع هیاتی مركب از نماینده ویژه وزیر آموزش و پرورش، معاون وزیر اقتصاد، معاون سازمان برنامه و بودجه، معاون سازمان بازنشستگی كشوری، رییس كمیسیون آموزش مجلس، آقای حاجی‌بابایی (به عنوان وزیر اسبق آموزش و پرورش و نماینده حال حاضر و رییس كمیسیون برنامه و بودجه مجلس)، یك نماینده از وزارت اطلاعات و قوه قضاییه (جهت پیگیری آزادی معلمان زندانی و پرونده سایر معلمان) از طرف دولت و مجلس و پنج نماینده از طرف شورای هماهنگی تشكل‌های صنفی و یك نماینده از سازمان معلمان (به عنوان تشكل صنفی و سیاسی و به نمایندگی از سایر تشكل‌ها و گروه مذاكره‌كننده در دولت قبل) از جانب معلمان تشكیل می‌دادم و با تعیین فرصتی حداكثر یك ماهه شرایط برگزاری چندین جلسه مذاكره تخصصی را بین آنها آماده می‌كردم و طی این مدت شخصا به عنوان وزیر آموزش و پرورش در نقش نماینده معلمان در هیات دولت ظاهر می‌شدم و همه تلاشم را برای تحقق مطالبات بحق معلمان به عنوان مجموعه تحت مدیریتم انجام می‌دادم و اعلام می‌كردم در پایان مدت تعیین شده اگر مذاكرات به توافق میان طرفین گفت‌وگو منجر نشود به دلیل ناتوانی در تحقق بخشیدن به خواست و مطالبه قریب به یك میلیون و هشتصدهزار معلم شاغل و بازنشسته از مقام خود كناره‌گیری می‌كنم. جناب آقای دكتر یوسف نوری وقت گرانبهای شما را بیش از این نمی‌گیرم فقط در پایان تاكید می‌كنم من اگر وزیر دولتی با شعار كرامت و عدالت و متصف به صفت جهادی و انقلابی بودم با وجود همه معذوریت‌های یك وزیر در انجام این كار نه یك لحظه تردید به خودم راه می‌دادم و نه حتی یك روز انجام این كار را به تعویق می‌انداختم. البته مطمئن بودم با برخورداری از حمایت یك میلیون و هشتصدهزار معلم شاغل و بازنشسته و قریب به چهل میلیون دانش‌آموز و والدین آنها و تعامل بین من و معلمان هم معلمان به خواسته‌شان می‌رسند و هم من از فرصت خدمتگزاری به آنها و پانزده میلیون دانش‌آموز محروم نمی‌شدم و به كمك همین معلمان در دوره وزارت بسیاری از مشكلات دیگر آموزش و پرورش از جمله مشكل آموزش دانش‌آموزان جا مانده از تحصیل را برطرف می‌كردم و امید داشتم كه بتوانم به كمك همین معلمان كه سال‌هاست جهادگری را در عمل و نه در شعار به اثبات رسانده‌اند و با مشورت و مشاركت تشكل‌های صنفی خبر خوش ریشه‌كنی بی‌سوادی از كشور را در مراسم خداحافظی از وزارت به مردم اعلام كنم. امید كه اینچنین عمل كنید و نام نیكی از خود به یادگار بگذارید